روابط عمومی و سواد رسانه ای

فرم ذکر شده در پیوست این بود:

لینک توئیت سید مهدی ناظمی

اصل مطلب مربوط به نویسنده جوانی بود که برای چاپ اثرش در نشر چشمه این فرم را دریافت نموده بود و آن را در صفحه فیسبوکش منتشر کرده بود. همراه این متن:

« وقتی کتاب دومم را برای تایید به نشر چشمه فرستادم فایل تفتیش عقاید ارسال کردند
نشر چشمه از بزرگترین و فاسد ترین مافیای کتاب است خون نویسندگان گمنام را در شیشه می کنند تا به بیرون درز نکند به اسم اینکه محمود دولت ابادی بیست و چهارساعته انجا امضا می دهد مشتری مداری می کنند و چون شعبان بی مخ نوچه پروری می کنند نویسنده گمنام پس از پر کردن فرم تفتیش عقاید دو سال یا بیشتر در انتظار می ماند و جواب منفی می شنود چون از نوچه های چشمه نیست از هر قیافه ای خوششان بیاید کتابشان را منتشر می کنند
توجه کنید قیافه!
پشت پرده کتاب »

شرح در تصویر:

لینک پست فیسبوک

شخص دیگری هم در ذیل توئیت دکتر ناظمی کامنتی گذاشته بود و از فرم دیگری در نشر چشمه خبر می داد که به این صورت بود:

مسئله من این که کدام فرم واقعی باشد نیست. کما اینکه رگه های تفتیش عقاید در فرم دوم هم وجود دارد! و اینکه بشخصه احساس میکنم فرم دوم اصلاح شده همان قبلی است، آنهم پس از مطرح شدن چنین واکنش هایی. (شاید هم برعکس، فرم اولی غلط باشد! )

مسئله اصلی من چیز دیگری است. و این ماجرای توئیتری بهانه ای است برای پرداختن به مطلبی مهم تر. اینکه در این کشور و در عرصه فرهنگی اش اساسا دیگر چیزی به نام جناح های مختلف فکری، چپی، راستی و... نداریم. چرا که دیگر عرصه " تفکر " نداریم که بخواهیم تفاوت فکری در عرصه فرهنگ داشته باشیم. ذات همه چیز با "ایدئولوژی" ، سیاست زدگی و " استبداد فکری " گره خورده. خروجی اش اینکه همه فاشیست های بالذاتی می شوند که فقط در ظاهر نقاب های مختلفی دارند. این طرف در منتهی الیه طیف روشنفکری استنطاقت می کنند تا مبادا گرایش فکری و سیاسی ات با آنها فرق داشته باشد و آن طرف در منتهی الیه جبهه فرهنگی انقلاب! فروشگاه های زنجیره ای " پاتوق کتاب " فروش آثار نشر چشمه را در تمام شعب کشوری شان ممنوع اعلام می کنند به جرم اینکه چشمه، آثاری از صادق هدایت به چاپ رسانده ....

دیدید! هر دوی اینها لنگه هم اند... جهت شان شرقی و غربی است اما نوع حرکت شان هیچ فرقی با هم ندارد و هردوی این چنین نگاه ها با سر به دیوار می روند. همان طور که چماقداران در این جناح از سانسور و سرکوب دریغ نکرده اند. کینه ورزان و چماق به دست هایی در آن طرف میدان هم هستند که از کنار زدن و حذف غیر خودی ها کوتاه نمی آیند و به دنبال ایجاد "سلطه" مبتنی بر عقاید خودشان هستند (درست مثل همین طرف)

وقتی که هردو روی یک سکه هستند (درست به همان سادگی که "کشف حجاب" و "حجاب اجباری" دو روی یک سکه هستند) و تا زمانی که در همه این نحله های مختلف میل شدید به حذف و انکار حضور "دیگری" وجود دارد و راه را بر هرگونه تعامل و "دیالوگ" می ببندد، سخن از هرگونه تحول و اعتلای فرهنگ چه معنایی دارد؟

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: